منوی اصلی


نویسندگان


لینک دوستان

ردیاب ارزان ماشین

جلو پنجره جک جی 5

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان همکلاسی و آدرس hamkelasi8992.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





قالب بلاگفا

آمار بازدید

» تعداد بازديدها:
» کاربر: Admin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 18
بازدید کل : 1480
تعداد مطالب : 39
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


آرشیو ماهانه


پیوند های روزانه


لوگوی ما

همکلاسی


لوگوی دوستان


بر چسب ها




نگرش سیستمی

سه شنبه 25 فروردين 1394

سازمان چیست؟ 

1- سازمان عبارت است از دسته بندی و گروه بندی افراد در قالب های نظام یافته به گونه ای که مساعی هماهنگ شده ی آن ها در یک محیط متغیر به صورت وسیله ای برای نیل به هدف های سازمانی در آید.( David.R.Hampton) 
2- سازمان یک نهاد اجتماعی است که دارای هدف بوده و سیستمی است که به سبب داشتن یک ساختار آگاهانه فعالیت های خاصی را انجام می دهد و دارای مرزهای شناخته شده ای می

اشد.(Richard.L.Daft) 
3- سازمان عبارت است از فرآیندی نظام یافته از روابط متقابل افراد برای دست یافت به هدف های معین.(Hicks & Gullet)

مدیریت چیست؟ 

عبارت است از فرآیندی برای حل مسائل مربوط به تامین هدف های سازمانی به نحو مطلوب از طریق استفاده ی موثر و کارآمد از منابع کمیاب در یک محیط در حال تغییر.(Kreintner) 

نگرش سیستمی(System Approach) 

نگرش سیستمی دیدگاهی است که به ما اجازه می دهد تا نیروها و متغیرهایی که در محیط خارج و داخل سازمان تاثیر اساسی دارند بشناسیم و به عملکرد و جایگاه آن در سازما پی ببریم. این نگرش در اداره ی سازمان ها موجب یکپارچگی در ایجاد چارچوب کلی می شودو جنبه ها ی گوناگون شناخت سازمان ها را عملی می سازد و از نظر مدیریتی نگرش سیستمی موجب می شود تا مدیران به سازمان ها به صورت یک کل و بخشی از یک محیط بزرگ تر توجه کنند.

ريشه هاي انديشه سيستمي در بلندي تاريخ بشري جاي دارد. ارسطو، افلاطون، ابن خلدون، مولانا، هگل، ازجمله دانشمنداني هستند كه به مفهوم سيستم توجه داشته اند.در اواخر قرن نوزدهم درپي تحولاتي كه در علوم فيزيك، شيمي، زيست شناسي به وجود آمد بشر توانست به كمك اين دانشها به قلمرو ناشناخته اي از اسرار جهان پاي گذارد كه كليت، نظام و پويايي در جهان مادي و پديده‌هاي آن از دستاوردهاي اين اكتشافات بود. در اين زمان به جاي تشريح يك كل براساس اجزاي تشكيل دهنده آن، نحوه قرارگرفتن اجزا در كل مطالعه مي شد. بدين ترتيب زمينه اي براي كل نگري فراهم شد. ولي اندكي پيش از آغاز جنگ جهاني دوم، علوم، حركت موضوعي خود را به سوي كليتي جديد در بستر جنبش ظهور علوم ميان رشته اي پيش گرفتند.
در قرن 19 و اوايل قرن 20 نياز بسياري به امتزاج دو يا چند شاخه از علوم بشري، براي بررسي و حل مسائل پيچيده پديد آمد كه منجر به پيدايش علوم بين رشته اي شد و از علوم مختلف در قالبهاي به اصطلاح سيستماتيك براي حل مسائل پيچيده بهره گرفته شد. نگرش سيستمي به مسائل و پديده‌ها و همين طور نظريه عمومي سيستم‌ها را مي توان به اين تحولات و گرايشهاي نسبت داد. 

تفكر سيستمي، برخلاف برخي از جنبشهاي فكري كه دريك رشته علمي و در محدوده معيني نشو و نما كرده اند، در خارج از محدوده يك علم معين متولد شد و در محيطي ميان رشته اي رشد كرد. از آنجا كه اين شيوه تفكر، به طوركلي با مجموعه‌هايي متشكل از اجزا سروكار دارد، نه با خود اجزا، ضرورتا از مرزهاي سنتي علوم خاص فراتر رفته و عموميت يافته است. البته تفكر سيستمي در تضاد با تفكر تحليلي تجزيه مدار نيست. درواقع اين دو روش مكمل يكديگرند، نه جايگزين هم. از اين رهگذر گروهي از صاحبنظران عنوان مي كنند كه پيدايش نظريه عمومي سيستم ها محصول عمر انسان متمدن است كه مراحل تكامل خود را از دورانهاي قبل از ميلاد شروع كرده است. ما در اينجا گريزي مي زنيم به اين مراحل و تكامل آنها:

الف – دوران منطق ارسطويي: منطق ارسطويي درواقع تركيب كاملي از منطق سقراط و افلاطون است كه كتاب جمهوري افلاطون و همين‌طور استدلال قياسي ارسطو، نمونه خوبي براي تفكر سيستم ارائه مي كنند.
ب – دوران منطق تجربي: اين نحله فكري با كار فرانسيس بيكن در اوايل قرن 16 و با تكيه بر روش علمي مبتني بر مشاهده، تجربه و استقرار بنا شد و با افرادي چون دكارت، هگل، كانت، كنت، ميل و اسپنسر مسير خود را ادامه داد و منجر به پيدايش تفكر سيستمي شد.

ج – دوران منطق سيستمي: جنبش واقعي مطالعات ميان رشته اي، هنگامي آغاز شد كه دانشمندان دريافتند «بيشتر پديده هاي موردنظر آنان از ويژگيهايي مشترك و نظام‌مند برخوردار است‌» و پيچيدگي روزافزون مسائل جهان و طرح مسائل جديد از يك طرف و عدم كفايت مدلهاي مكانيستي و تفرقه در پيكر معرفت ازجمله عواملي بود كه باعث به وجود آمدن سيستم‌ها شد و متفكراني چون «وايتهدر» به اين نتيجه رسانيد كه سرمايه فكري بشري كه از قرن هفدهم به بعد فراهم شده بود، روبه اتمام است و بايد منابع عقايد و افكار و بينشهاي جديدي كشف شوند.

«لودويگ فون برتالانفي» زيست‌شناس و متفكر اتريشي از بنيان‌گذاران نظريه عمومي سيستم‌ها در اوايل قرن بيستم محسوب مي شود كه براي اولين بار مفهوم تفكري را ارائه داد كه تئوري عمومي سيستم‌ها شناخته شد و در طي سالهاي 1932 – 1930 ميلادي نظريه ارگانيستي را ارائه كرد و درگسترش و بسترسازي آن در ساير عرصه ها گامهاي بلندي برداشت. به عقيده وي يك ارگانيسم صرفا مجموع عناصر جداگانه نيست، بلكه سيستمي است داراي نظام و كليت. بدين ترتيب برتا لانفي و همفكران وي ازجمله بولدينگ، راپوپورت و آكوف در طي حدود نيم قرن مكتب ارگانيستي را در زيست شناسي و علوم ديگر پايه ريزي كردند. البته شايان ذكر است خود برتالانفي ريشه‌هاي رويكرد سيستمي را در بستر تاريخي به زمان ابن خلدون و نيكولاس كوسايي و در قرون جديد به تفكرات لايب نيتز در قرن 17 نسبت مي دهد و همين‌طور نامهاي افرادي چون هگل، لوتكا و وايتهد فيلسوف انگليسي در اين ميان ديده مي شود. با نگاه به متون علمي ديده مي شود كه بعد از وايتهد و به پيروي از او، «جي فورستر» نياز به كاربرد تفكر سيستمي را در جامعه و علوم اجتماعي موردمطالعه قرار داد. وي بر اين عقيده بود كه نگرش سيستمي را مي توان مثل علوم مهندسي در علوم اجتماعي نيز بكار برد. البته عده‌اي ديگر جستجو براي يافتن سرچشمه نگرش سيستمي را به جان ديويي استاد دانشگاه كلمبيا نسبت مي دهند. اين نگرش به عالم پيدا، زيربناي جهان‌بيني سيستمي را به عنوان يك نگرش وحدت‌بخش و جامع‌نگر فراهم آورده است

نگرش سیستمی چیست؟

همانگونه كه از مطالعه متون علمي درمي يابيم نگرش سيستمي در يك شاخه خاصي از علوم ايجاد و متكامل نشده است، بلكه همه يا اكثر رشته هاي علمي تاحدودي از اين جامع‌نگري بهره برده اند براي نمونه از كمك كنندگان عمده به توسعه تئوري سيستم‌ها براي تمام علوم فون برتالانفي در سال 1951 باتوجه خاص به مديريت و بولدينگ در سال 1959 بود. افراد زياد ديگري كمكهاي مهمي به جنبه هاي مختلف تئوري سيستم كرده اند كه در مديريت قابل استفاده است. درميان آنها مي توان آثار كاتز و كان را در سيستم هاي اجتماعي، و فورستر را در سيستم هاي صنعتي و كمكهاي تحقيق در عمليات را به وسيله استافورد بير، چرچمن و همكارانش، هرتز، مك كلاسكي و مورس را ذكر كرد. همچنين هرگز نبايد تاثير نوربرت وينر را در توسعه و تاكيد بر تئوري بازخورد كه تاثير زيادي بر تئوري سيستم‌ها داشت، كم بها داد. همين طور كمكهاي جانسون وروز نزويگ كه از طريق كتاب درسي خود تئوري سيستم را با مديريت قويا مرتبط ساختند را نبايد فراموش كرد. (چمران، ص 56) 



نوشته شده توسط محمود سهرابی در ساعت 16:18



اصول و فنون مذاکره آقای مظفر آبادی

دو شنبه 17 فروردين 1394

اصول و فنون مذاکره

درتجارت نیزهمانندزندگی،آنچه راسزاوارش هستید،به دست نمی آورید،بلکه آنچه رابرسرآن مذاکره کرده اید،به دست می آورید.

سر فصل مطالب

. مذاکره چیست؟

. آمادگی هاي قبل ازمذاکره

. مهارتها،ویژگی شخصیتی ورفتاري مذاکره کننده

. روشهاي مذاکره

. اصول مذاکره علمی

مذاکره چیست؟

. به فرایندتشخیص خواسته ها، اولویت بندي آنها، بحث برروي آنها و توافق برروي

آنها می باشد . مذاکره همواره با تبادل امتیازات همراه می باشد . امتیازاتی که ممکن

است بزرگ یاکوچک مادي یا معنوي مشهود یا نا مشهود باشد .

. مذاکره تبادل ارتباط براي رسیدن به توافقی است وقتی که شما و طرف مقابل شما

داراي منافعی هستیدکه بین شمامشترك است و در همان حال منافعی دارید که با

یکدیگر در تضاد است.

Negotiation is a conflict of interests

 

آمادگی هاي قبل از مذاکره

مهارتها،ویژگی هاي شخصیتی و رفتاري مذاکره کننده

هرمذاکره کننده اي بایستی حداقل20ویژگی را در خود داشته باشد و یاسعی در

پرورش داشته باشدکه در ادامه در مورد آن توضیح می دهیم

1- صداقت و راستگویی

منظور از صداقت در مذاکره، به معنی گفتن همه چیز نیست.مثلا در مذاکره براي خرید

نام رقباي طرف مقابل و قیمت پیشنهادي رقبا

لازم نیست به هرسوالی که طرف مقابل می پرسدپاسخ داد.

2- ادب،متانت و حفظ حرمت طرف مقابل

این خود ما هستیم که رفتار طرف مقابل را نسبت به خودشکل می دهیم.

آنچه رادر رعایت ادب می توان به دست آورد دربی ادبی نمی توان به دست آورد.

مذاکره کننده شوخی نمی کند و اجازه نمی دهد با او شوخی کنند.

شوخی حرمت را از بین می برد، اما خوشرویی لازم است.

مرز بین رفیق بودن و دوست بودن را در نظر داشته باشیم.

3-روشن،صریح،قابل فهم مستمر و آرام مذاکره کنیم

جملات نا رسا ونا تمام در مذاکره به کارنبریم.

زمانی که صحبتهاي طرف مقابل را نفهیمدیم باحدس و گمان سعی در درك طرف مقابل

نداشته باشیم.

4- اعتماد به نفس

داشتن تجربه می تواند اعتماد به نفس رابالا ببرد.

اشراف کامل به موضوع مذاکره اعتماد به نفس را بالا می برد.

در مقابل طرف مقابل احساس ضعف نکنید.

5- احساس وظیفه،حفظ امانت و داشتن وجدان کاري

مذاکره کار طاقت فرسایی ست و انرژي بسیاري لازم دارد.

فوق العاده وجدان کاري لازم است.

به عنوان یک امین وامانت دارمذاکره کنید.

6-رازداري

هرگونه اطلاعات فوقالعاده سري است.

گاهی افشاي برخی اطلاعات به نظرساده روند مذاکرات را تغییر می دهد.

هرنوع اطلاعات و رقم و عدد رازحساب می شود.

7- بردباري،خویشتن داري

نقطه شروع هر مذاکره اي اختلاف نظراست و دیدگاه هاي مخالف

مذاکره کننده باصبوري پذیراي نظرات طرف مقابل باشد.

گاهی طرف مقابل موضوعات ساده و منطقی راقبول نمی کند.

صبوري در برابر رفتاربی ادبانه طرف مقابل

از عکس العمل هاي احساسی ا جتناب کنید

8- هوشیاري کامل،سرعت انتقال تفکر و اندیشه

درمذاکره حضور جسمی وذهنی فعال داشته باشید.

اگر همکار شمادر حال صحبت است صحبت هاي او را پیگیري کنید.

یادداشت کردن ما ازپیگیري مطالب اصلی باز ندارد.

در ذهن خود مطالب را به صورت سلسله مراتبی در ذهن داشته باشیم.

سریعا ازصحبت هاي طرف مقابل مقصود اصلی او را کشف کنید.

گاهی طرف مقابل با زدن حرف هایی توافقات قبلی را بر هم می زند.

9- برخورداري از منطق

منطق قانونی جهان شمول است.

حرف غیرمنطقی طرف مقابل نبایدشما را از مسیر منطقی منحرف کند.

10-رعایت انصاف و منافع مشروع طرف مقابل

منافع برحق طرف مقابل رالحاظ کنیم.

توافقی که منافع طرفین را در بر نداشته باشد آسیب پذیر است.

اگر مابه جاي طرف مقابل نشسته بودیم چگونه فکرمی کردیم.

11- آگاهی کامل به موضوع و اشراف به جوانب آن(نگرش سیستمی)

بدون مطالعه موضوعات مهم مذاکره نمی توان سر میز مذاکره نمی توان حاضرشد.

عدم آگاهی نسبت به موضوع مذاکره کننده را دچار ضعف می کند.

اگر گروه بزرگ است بایستی مدیر به تمام جوانب موضوع اشراف داشته باشد.

12- آگاهی از استانداردهاي بین المللی موضوع مذاکره

آگاهی ازاستانداردهاي وقوانین فاینانس بین المللی

آگاهی ازقوانین این کوترمز

13- تسلط به زبان خارجی

به خوبی حرف بزند.

روشن وشفاف حرف بزند.

14- احترام به تخصص و شخصیت تیم خودي

مسئول تیم مذاکره کننده با همه توانمندي ها،نمی تواند در همه زمینه ها متخصص باشد.

مسئول هیات نمی تواند در مسائل جزیی ورود کند.

از تحکم به افراد تیم خودي پرهیز کندحتی اگر از آنها ناراحت است حق انتقاد ندارد.

در جلسه به صورت رئیس ومرئوس برخورد نکند چراکه طرف مقابل تصور کند بایک تیم

حرفه اي روبروست.

15-حفظ مشارکت و مدیریت فعال براي نتیجه بخشی

به صورت علمی و زیرکانه مدیریت جلسه را در اختیار بگیرد.

افراد و طرف مقابل را وادار به فعالیت و مشارکت کند.

ازطریق پرس شو پاسخ طرف منفعل را مشارکت دهد.

به خاطر قدرت بیشتر طرف مقابل مدیریت جلسه را به طرف مقابل ندهیم.

16-مدیریت زمان

در زمان کوتاهی مذاکره را به نتیجه برسانیم.

درگیر تاکتیک وقت تلفکردن وکشاندن به لحظات آخرنشویم.

درصورت نداشتن زمان کافی توافق نکنیم.

17- جلب مشارکت اعضاي تیم خودي مذاکره

مذاکره نمایش یک نفره نیست.

از کمک فکري و انرژي افراد تیم خودي استفاده کنیم.

اگر افراد خودي رادر گیر نکنیم ممکن است به منتقدنتایج مذاکره تبدیلب شوند.

بار مسئولیت را تقسیم کنیم.

18- احترام به فرهنگ و مذهب طرف مقابل

وارد موضوعات مربوط به اعتقادات فرهنگی و مذهبی طرف مقابل نشوید.

19-آراستگی ظاهري و اهمیت دادن به آداب معاشرت

20- گوش کردن فعال به سخنان طرف مذاکره



نوشته شده توسط محمود سهرابی در ساعت 16:38



دو شنبه 10 فروردين 1394

تعریف هوش :واژه   هوش  کیفیت  پدیده ای  را بیان  می کند که دارای حالت انتزاعی بوده و قابل رویت نیست. به علت  دارا بودن چنین  ویژگی تعریف آن مشکل است و ازاین روتعاریف متعددی ازآن ارائه شده است.

برخی هوش را کنش مغزی و توان روانی موجود زنده می دانند.عده ای  هوش را بیشتر درحل مسایل وامور تلقی می کنند.به نظرافرادی دیگرهوش ترکیبی ازتفکر وتخیل است.به نظر اشخاصی  دیگر هوش درک روابط علت و معلولی میان پدیده ها است.دیدگاه های  دانشمندان مشهور در باره هوش

بینه و سیمون

کار بینه بر این فرض استوار بود  که  هوش قابلیت  عمومی درک و  استدلال  است و این قابلیت می تواند به شکلهای گوناگون جلوه گر شود .

وی مدعی بود که هوش  یک  قوه ذهنی بنیادی  است  این قوه  ذهنی  همان قضاوت  است که  گاه از آن تحت عنوان عقل سلیم، عقل عملی  وتوانایی انطباق باشرایط یاد میشود

انواع هوش : هوش1-هوش دیداری (فضایی)2-هوش کلامی (زبانی )3-هوش منطقی (ریاضی)4-هوش بدنی (جنبشی)5-هوش موسیقی (ریتمیک)6-هوش طبیعت شناسی 7-هوش سازمانی 8-هوش احساسی (هیجانی)

هوش عاطفی‌( هیجانی ) چیست ؟

برای سال های متمادی تصور بر این بود که IQ ( ضریب هوشی ) نماینده میزان موفقیت افراد است. در مدارس معیار اهدای جوایز به دانش آموزان تست هوش بود و حتی بعضی از شرکت ها برای پاداش از تست هوش استفاده می‌کردند. در دهه اخیر محققان در یافتند که IQ تنها شاخص ارزیابی موفقیت یک فرد نیست. آن ها در حال حاضر مشغول تحقیق درباره EQ ( هوش عاطفی ) هستند.

هوش یکی از مهمترین سازه های فرضی است که از زمان مطرح شدن آن توسط آلفرد بینه در اویل قرن بیستم همواره برای تبیین موفقیت شغلی و کارآیی به کار رفته است. هوش عاطفی زمانی مورد توجه قرار گرفت که دنیل گولمن در سال 1995 کتاب خود را با عنوان " چرا هوش عاطفی  می تواند مهمتر از IQ باشد؟ " به چاپ رساند.

درابتدای پیدایش این سازه، روانشناسان بیشتر بر روی جنبه های شناختی همانند حافظه و حل مساله تاکید می کردند . اما خیلی زود دریافتند که جنبه های غیر شناختی مانند عوامل عاطفی و اجتماعی نیز دارای اهمیت زیادی هستند. بعضی پژوهشگران بر این عقیده اند کهIQ  در خوش بینانه ترین حالت 10 الی 25 درصد از واریانس متغیر عملکرد را تبیین می کند.

 " علم به این که احساسات شما چیست و چگونه باید از آن ها در جهت تصمیم گیری به نحو احسن استفاده کنید می گوید:

-هوش هیجانی(عاطفی)،توانایی برای مدیریت اضطراب و کنترل تنش ها وانگیزه،امیدواری وخوش بینی درمواجهه باموانع درراه رسیدن به هدف است.

 -هوش هیجانی (عاطفی)، درحقیقت راهی است برای زیرک بودن.

-هوش هیجانی (عاطفی)،همدلی است، درک این که اطرافیان شما چه احساسی دارند.

 -هوش هیجانی (عاطفی)، یک نوع مهارت اجتماعی است، همراهی با مردم، مدیریت عواطف و احساسات در روابط و توانایی ترغیب و رهبری دیگران "

هوش هیجانی (عاطفی) یا هوش اجتماعی شامل 4 مهارت است:

1-خود(Self) 2-دیگران (Others)3-آگاهی (Awareness)4-اقدام (Action)

 که با ترکیب این ها, مؤلفه های بنیادی هوش هیجانی (عاطفی) به دست می آید .

1-     خودآگاهی ( شامل: خود ارزیابی، اعتماد به نفس

2-     خودگردانی ( شامل: خویشتن داری و قابل اعتماد بودن، وجدان سازگاری، انگیزه پیشرفت و ابتکار

3-      آگاهی اجتماعی ( شامل: همدلی، ‌آگاهی سازمانی و انگیزه خدمت

4-      مهارتهای اجتماعی (شامل: توان تاثیرگذاری، رهبری،  مدیریت تعارض ایجاد رابطه و کار گروهی   

  خودآگاهی (Self Awareness) :                 

یک نوع توانایی فردی است برای درک احساسات و حالات خلقی. خودآگاهی به شخص کمک می کند تا همیشه بر افکار و احساسات خود نظر داشته و بنابراین در جهت درک آن ها به فرد کمک می کند.

خودگردانی(  Self Management) یا مدیریت عواطف( Managing Emotions ):

مهارتی است که به افراد کمک می کند تا احساسات خود را به صورت مناسب وجامعه پسندانه نشان دهند. به زبان دیگر به فرد درکنترل عصبانیت، ناراحتی و ترس کمک می‌کند.

آگاهی اجتماعی ( Social Awareness ): عبارت است ازتوانایی درک احساسات دیگران واستفاده از احساسات خود درجهت دستیابی به اهداف.

 مهارت های اجتماعی (Social Skills  ):

عبارت است از ارتباط با دیکران در موقعیت های مختلف اجتماعی و در اصل به معنای توانایی ادامه رابطه با توجه به احساسات افراد یا همان ظرفیت اجتماعی است.

 تحقیقات نشان داده است که EQ یا هوش هیجانی عامل مهمی در ایجاد تغییرات اساسی در زندگی است. اگرچه کودکان با سرشت و فطرت گوناگون به دنیا می آیند و چگونگی برخورد آن ها با مسایلی چون برخوردهای اجتماعی، اشتیاق ‌خجالت و غیره متفاوت است، اما هوش هیجانی (عاطفی) به والدین و مربیان کمک می‌کند تا بر روی قابلیت ها و یا عدم وجود آن ها کار کرده و بنابراین کودکان را برای رویارویی با جامعه بیرونی آماده کنند. برای مثال والدین  به جای جلوگیری از برخورد بچه های خجالتی با دنیای بیرون، باید آن ها را با چالش های جدیدی مثل دیدار با دوستان جدید و قرارگرفتن در فضاهای تازه روبرو نمایند. گرچه این تشویق نباید به هیچ عنوان بچه ها را دلزده یا ترسوتر نماید بلکه باید به آن ها تجربه های جدید بیاموزد.

 مثال دیگری که می توان در این مورد مطرح کرد این است که برای مثال تحقیقات نشان داده که بچه های کلاس دومی که عصبی بوده و همیشه با مشکل مواجه هستند، شش تا هشت بار بیشتر از بچه های دیگر در معرض ابتلا به خشونت در نوجوانی و ارتکاب جنایت می‌باشند.

دخترانی که در سنین راهنمایی از احساسات سردرگم، خستگی و عصبانیت توام با گرسنگی رنج می‌برند، احتمال می‌رود که در سنین نوجوانی دچار اختلالات گوارشی شوند. این بچه ها از احساسات خود و این که اصولا  این احساسات چه هستند، بی خبرند. اما اگر در شرایطی قرار بگیرند که بتوانند از هوش عاطفی یا هیجانی خود بهره مند شوند، مسلما به هیچ یک از این موارد دچار نخواهند شد.

 

 نمونه های وجود دارد که باعث عدم استفاده از هوش هیجانی (عاطفی) خواهد شد :

ترس و نگرانی، تصویر منفی از خود، توقعات غیر واقعی از زندگی و سرزنش دیگران.  بنابراین زمانی که این موانع به وجود می آید و هوش هیجانی (عاطفی) مورد استفاده قرار نمی گیرد، حرکات افراد به سمت موفقیت متوقف می شود.

 پس نتیجه می گیریم که هدف از تقویت هوش هیجانی (عاطفی)، آگاهی از احساسات و تربیت آن ها برای غلبه بر موانع زندگی است.

اولین قدم برای افزایش هوش هیجانی (عاطفی)، خودآگاهی است. خودآگاهی یعنی شما چه احساسی دارید و چرا دچار آن احساس شده اید. اگرچه ممکن است این کار در بدو امر برای بعضی از افراد مشکل باشد، اما زمانی که فرد شروع به درک خود می کند، می تواند دیگر مهارت های احساسی اش را نیز توسعه دهد و در نهایت به هوش عاطفی بالایی دست یابد.

هوش هیجانی به دلیل کاربردهایی که دارد، جایگاهی ویژه برخوردار است. بخصوص در مورد کودکان، بسیار مفید می باشد. هوش هیجانی به کودکان کمک می‌کند تا در موقعیت‌های تهدید کننده و خطرناک، واکنش مناسب تری برای نجات خود انجام دهند. همچنین با کمک هوش هیجانی می توانند به ریشه‌های غم و شادی در خود پی ببرند و آن را مدیریت کنند. حساسیت و هوش هیجانی بالاتر به کودکان کمک می‌کند تا نیازهای دیگران را درک کنند و حداقل با همدلی به آنها کمک کنند و با کنترل بر احساسات خود، حس مسئولیت پذیری را در خود تقویت کنند. در مجموع هوش هیجانی به خصوص به کودکان ما کمک می‌کند تا یادگیری بهتری داشته باشند و خوشحال تر و سالم تر و موفق تر از دیگران باشند.

همچنین متون علم مدیریت بر این باور هستند که رهبران و مدیران با هوشهای هیجانی بالاتر، توان بیشتری برای هدایت سازمان تحت کنترل شان دارند. یافته‌های جدید نشان می‌دهد کارکنانی که دارای وجدان کاری و احساس وظیفه شناسی بالایی هستند اما فاقد هوش هیجانی و اجتماعی هستند در مقایسه با کارکنان مشابهی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، عملکرد ضعیف تری دارند

 



نوشته شده توسط محمود سهرابی در ساعت 12:30



هوش هیجانی

دو شنبه 10 فروردين 1394



نوشته شده توسط محمود سهرابی در ساعت 11:52



درباره



به وبلاگ من خوش آمدید
MASF1350@gmail.com


مطالب پیشین

قمه زنی سنت یا بدعت
جامعه پذیری
آشنایی با ساختارهای فرهنکی
سواد هنری
رفتار شناسی فرهنگی
اقدام پژوهی
جامعه شناسی هنر
نظریه های فرهنگی
اخلاق (کاردانی)
اطلاع رسانی (کاردانی)
حقوق ادبی (کاردانی)
enghlab
جزوه انقلاب اسلامی
بیست سوال درس تاریخ تحلیل صدر اسلام
سوالات تستی درس انقلاب اسلامی
اخلاق (کاردانی)
اطلاع رسانی (کاردانی)
حقوق ادبی (کاردانی)
کارآفرینی (کاردانی)
مدیریت مراسم و تشریفات(کاردانی)




Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by hamkelasi8992